ديكته مشترك موساد و سيا به دادگاه ترور رفيق حريري (خبر ويژه)
گزارش مجعول دادگاه ترور رفيق حريري پيش از انتشار، از چند رسانه صهيونيستي و آمريكايي سر درآورد.
روزنامه هاي هاآرتص و جروزالم پست به همراه رسانه آمريكايي نيوزمكس دو روز پيش از انتشار گزارش تحقيق دادگاه كذايي، فاش كردند كه نويسندگان اين سناريو چند مقام ارشد حزب الله را به همراه مقاماتي از ايران و سوريه مورد هدف قرار داده و متهم كرده اند. گفته مي شود در گزارش كذايي، شهيد عماد مغنيه (از فرماندهان ارشد حزب الله كه مانند رفيق حريري قرباني عمليات ترور موساد شد) و مصطفي بدرالدين از مقامات حزب الله و آصف شوكت از نزديكان بشار اسد متهم به دخالت در ترور رفيق حريري شده اند. دادگاه ياد شده همچنين تلاش كرده سپاه پاسداران و رهبري ايران را نيز به اين ترور ارتباط دهد.
پيش از اين سيدحسن نصرالله نسبت به بازيچه قراردادن خون مرحوم رفيق حريري براي تسويه حساب آمريكايي- صهيونيستي با حزب الله لبنان هشدار داده و تصريح كرده بود ما دست هر كس را كه بخواهد به سوي اعضاي جنبش حزب الله دراز شود قطع مي كنيم. با اين حال اخيراً در پي فشار آمريكا و فرانسه به دولت سعدحريري، وي تسليم اين فشارها شد كه همين امر باعث پيشدستي حزب الله لبنان و استعفاي 11 عضو كابينه شد و دولت سعد حريري سقوط كرد.
يادآور مي شود ترور رفيق حريري در سال 2005 ميلادي كه باعث كشته شدن 8 محافظ وي و 14 شهروند لبناني ديگر شد، سرآغاز تشديد دخالت هاي سياسي آمريكا و غرب در لبنان و تقويت جريان غربگرا در اين كشور شد. در پي اين ماجرا سوريه نيروهاي خود را كه به حمايت از مقاومت لبنان در برابر رژيم صهيونيستي در اين كشور حضور داشتند، از لبنان خارج كرد و تلاش ها براي خلع سلاح حزب الله نيز شدت گرفت. كمتر از يك سال پس از اين ماجرا و در حالي كه جريان 14 مارس (وابسته به آمريكا و غرب) موقعيتي دست و پا كرده بود، رژيم صهيونيستي به جنوب لبنان حمله كرد. اما با مقاومت جانانه حزب الله، ورق برگشت و تمام رشته هاي دولت بوش و تيم امنيتي وي درباره پروژه «خاورميانه جديد» پنبه شد. يكبار نيز طيفي از شبه نظاميان وابسته به غرب در صدد تحرك در بيروت و به دست گرفتن اوضاع برآمدند كه با ضرب شست حزب الله مواجه شدند.
آنچه سياه بازي اخير آمريكايي- صهيونيستي را مضحك تر مي كند، سفر چند ماه پيش رئيس جمهور اسلامي ايران به لبنان بود كه با استقبال بي سابقه گروه ها و طوايف و مذاهب گوناگون لبنان- در سطح مردم و حاكميت- مواجه شد و زنگ خطر را براي اسرائيل و آمريكا به صدا درآورد. در واقع ايراد اتهام به ايران از سوي دادگاه دست ساز آمريكا و اسرائيل، تلاشي بي سرانجام براي گرفتن انتقام شكست هاي زنجيره اي چند سال اخير از محور حزب الله- ايران - سوريه است.
حتي اگر به شيوه فني و پليسي هم به ماجراي ترور رفيق حريري نگريسته شود، حل اين معما كه چه دولت هايي از ترور نخست وزير فقيد لبنان سود بردند، چندان دشوار نخواهد بود. در واقع آمريكا و رژيم صهيونيستي با اين جنايت تلاش كردند لبنان را كه پس از فرار اشغالگران صهيونيست از جنوب اين كشور (سال 2000 ميلادي) به سوي «وحدت ملي» حول محور مقاومت ضدصهيونيستي مي رفت، مجدداً به آغوش چند دستگي و جنگ داخلي بكشانند.
يادآوري اين نكته هم شايسته است كه آمريكا و غرب در راستاي جبران ضعف هاي خود مقابل جمهوري اسلامي ايران به ويژه در حوزه مذاكرات، به انگاره سازي هاي منفي و تصويرسازي هاي دروغين رو كرده اند كه نمونه آن را در اجير كردن چند ده نفر از اجامر و اوباش نقابدار در افغانستان و جمع كردن آنها مقابل سفارت ايران و دادن شعار عليه مقامات كشورمان مشاهده كرد. گفته مي شود در آن خيمه شب بازي هم سفارت انگليس در كابل، (به وسيله مزدوراني چون نجيب ا... كابلي) صحنه گرداني مي كرده است.
موضع جديد خاتمي جبهه اصولگرايان را متحدتر كرده است (خبر ويژه)
عناصر مخالف خارج نشين مي گويند سخنان اخير خاتمي باعث انسجام بيشتر در جبهه اصولگرايان شد و اكنون اصولگرايان او را نيز همسو با ديگر دست اندركاران فتنه قلمداد مي كنند.
راديو فردا ضمن ميزگردي، تحركات اصلاح طلبان و سخنان خاتمي را مورد بررسي قرار داد. علي افشاري در اين ميزگرد با اشاره به واكنش هاي فعالان اصولگرا اظهار داشت: اين اظهارات و واكنش ها نشان مي دهند كه نظر كليت جريان اصول گرا در مورد خاتمي در حال تغيير از اين كه قبلاً بين ايشان و آقاي موسوي و كروبي فاصله و فرقي مي گذاشتند، به سمت اين هست كه او را هم، هم كاسه كنند با موسوي و كروبي و حذف كامل خاتمي و جريان پشت سر آن از صحنه سياست.
وي اضافه كرد «موضع گيري خاتمي شكاف در ميان اصولگرايان نسبت به وي را كمتر كرد و آنها را با هم متحدتر نمود.» افشاري همچنين از حذف و اخراج خاتمي از نظام خبر داده و گفت: منظور از حذف لزوماً بازداشت نيست، حذف به معناي اخراج از حاكميت و اثرگذاري سياسي است كه عملاً موسوي و كروبي قبلاً دچار شده بودند، با اتفاقات جديد هم خاتمي به همان سرنوشت مواجه شده است. به نظر من جنبش سبز اگر بتواند خود را از ركود و مرگ نجات دهد، سمت و سوي غير انتخاباتي پيدا خواهد كرد. اكنون ديگر جايي براي بازي انتخاباتي خاتمي و تحول خواهان وجود ندارد. همين فراكسيون اقليت هم در آينده و در انتخابات كاهش پيدا خواهد كرد.
مهدي جلالي ديگر عنصر فراري مقيم آمريكا هم با بيان اينكه «برخي اصولگرايان تصور مي كردند آقاي خاتمي را مي توان از موسوي و كروبي متمايز كرد و با او كاركرد»، اضافه كرد: موضع گيري اخير آقاي خاتمي نشان مي دهد كه او به همراه موسوي و كروبي تصميم گيري مي كند. موسوي و كروبي الان هيچگونه نزديكي با مفهومي كه ما آن را اصلاحات مي شناسيم و حركت اصلاح طلبي، ندارند. يك اختلاف بنيادين هست بين جنبش سبز و اصلاح طلبان كه آيا جنبش سبز دنباله حركت اصلاح طلبي در ايران هست آن طور كه آقاي خاتمي علاقه مند است معرفي كند يا جنبش سبز مطالبات بنيادي تري از آن چيزي كه اصلاح طلبان داشتند، دارد؟ الان فاصله اي كه آقاي خاتمي با جنبش سبز كم كرد، باعث مي شود كه جناح اصول گرا نظر محكم تري پيدا كند و همينطور كه آقاي افشاري اشاره كردند به اين جهت شكاف آنها در مورد جنبش سبز كمتر شود و هر سه نفر را در يك موضع ببينند. در گذشته اين طور نبود و احتمال مي دادند كه بهتر است از خاتمي استقبال كنند و بين او و جنبش سبز فاصله بياندازند. آقاي رفسنجاني داستاني كاملاً متفاوت دارد. او الان گرايش به سمت اصول گرايان را بيشتر پيش كشيده و گمان نمي كنم هيچ نقش تعيين كننده اي حداقل تا انتخابات آينده مجلس داشته باشد. آقاي خاتمي روش درستي را برگزيده و به جنبش سبز بيشتر نزديك شده. اما در زمينه پيش شرط هايي كه ايشان مطرح مي كند اين پيش شرط ها به اعتقاد من اشكالات زيادي دارد.
وي اضافه كرد: چرخش خاتمي ذهنيت افرادي مثل عسگراولادي يا بخشي از اصول گرايان را تغيير مي دهد و اميد آن ها را از خاتمي كم مي كند.
كيهان خوشحال نباشد، پس كي خوشحال باشد؟! (خبر ويژه)
«ادعاي كيهان كه مي گويد حوادث تونس نتيجه بيداري مسلمانان است و عنقريب در ديگر كشورهاي اسلامي وابسته به غرب هم رخ مي دهد، ادعايي درست است».
اين مطلب را يكي از عناصر سلطنت طلب در سايت ضدانقلابي بالاترين عنوان كرد. بالاترين مي نويسد: حسين شريعتمداري و خيلي هاي ديگر در جهان اسلام و غيراسلام و البته اغلب روشنفكرها دست هاي شان را به هم ماليده اند در روزنامه ها و رسانه هايشان كه حوادث تونس نتيجه بيداري مسلمانان است و عنقريب مصر و اردن و ساير كشورهاي مشابه هم خواهند تركيد. و البته خيلي هم بي ربط نيست ادعايشان. زيرا كه از همين دريچه دوربين ها و كيبوردهاي غربي نيز معلوم است كه در تونس خبرهايي از جنس اسلامي - چه سلفي ها و چه روشنفكران مسلمان- هست و اينان فعلاً در اول صفوف اعتراضي هستند.
نويسنده بالاترين با بيان اينكه از ديدن صحنه اعتراض هاي تونس، ياد سال 1978 و انقلاب در ايران مي افتد، به لائيك هاي تونس هشدار داد كه در صورت روي كار آمدن اسلامگرايان، مظاهر هرزگي جمع خواهد شد و خوشي هاي آن چناني به مسلخ خواهد رفت(!)
خاطر نشان مي شود رسانه هاي ضد انقلاب در ساعت آغازين انتشار خبر فرار ديكتاتور وابسته تونس، تلاش كردند خود را از تب و تاب نيندازند و تظاهر به خوشحالي كنند اما طي 24 ساعت گذشته همين رسانه ها به تدريج اذعان مي كنند كه مردم تونس مهره دست نشانده آمريكا و غرب را ساقط كرده اند و ممكن است همين اتفاق درباره ديگر مزدوران و وابستگان به آمريكا و غرب در منطقه هم رخ دهد. «جرس» كه از لندن و با كمك محافل دولتي انگليس اداره مي شود، روز گذشته اذعان كرد دولت زين العابدين بن علي ديكتاتور ساقط شده تونس، غربگرا بود.
تونس سالها مستعمره فرانسه بود و پس از اعلام استقلال ظاهري نيز به واسطه مزدوران وابسته اي چون بورقيبه و بن علي نتوانسته از زير يوغ غرب خارج شود.
خاطرنشان مي شود آمريكا و رژيم صهيونيستي نسبت به تحولات تونس و سرايت آن به ديگر كشورهاي مرتجع و وابسته نظير مصر و اردن نگران هستند.
ارزيابي اطلاعاتي از دنده عقب موساد مقابل برنامه هسته اي ايران (خبر ويژه)
ادعاي اخير مقامات امنيتي رژيم صهيونيستي مبني بر اينكه ايران تا سال 2015 نمي تواند بمب اتمي توليد كند، به چه دليل عنوان شده است؟ يك مقام اطلاعاتي سابق آمريكايي احتمالاتي را در اين باره پيش كشيده است.
پل پيلار در محافل رسانه اي به عنوان «افسر ارشد سيا»، «تحليلگر ارشد شوراي اطلاعات ملي آمريكا در امور خاورميانه» و «كارشناس مسائل خاورميانه در دانشگاه جرج تاون كلمبيا» معرفي مي شود. وي در تحليلي كه از سوي مجله نيشن اينترست منتشر شده، درباره آخرين سخنان رئيس سازمان موساد پيش از اعلام بازنشستگي مي نويسد: يك توضيح و احتمال اين است كه كساني چون داگان و موشه يعالون به خاطر خودبيني، سخناني را بر زبان مي رانند كه دلالت بر كم كردن سرعت برنامه هسته اي ايران كند و بدين ترتيب اعتباري كسب كنند، خواه از طريق ويروس استاكس نت يا وسايل ديگر. احتمال ديگر كه مي تواند حاصل پختگي انديشه اسرائيلي ها باشد، اين است كه آنها فهميده اند توسل به نيروي نظامي عليه ايران كه سالها وعده اش را مي دادند، ممكن است منافع اسرائيل را به خطر اندازد و در نتيجه برآنند كه گزينه نظامي را حذف كنند.
اين مقام اطلاعاتي سابق آمريكا اضافه مي كند: يك توضيح و احتمال هم مي تواند اين باشد كه سران اسرائيل متوجه شده اند هراس آفريني و اظهارات جنگ طلبانه عليه ايران، تاثيرات مخربي بر جامعه اسرائيل و اعتماد عمومي مي گذارد و لازم است فيتيله جنگ طلبي كمي پايين كشيده شود، به ويژه اينكه هراس آفريني، به مهاجرت معكوس از اسرائيل دامن مي زند و اين خود يكي از ترس هاي اساسي سران اسرائيل است.
پيلار همچنين نوشت: اين هم جزو احتمالات است كه اسرائيلي ها سعي دارند نشان دهند كه تحريم ها عليه ايران تأثيرگذارند و لاجرم معني دار خواهد بود كه ادامه و حتي گسترش يابند.
موشه يعالون به طور خاص، مي گويد كه تحريم ها دليل اصلي كندي برنامه اتمي ايران بوده است. احتمال بعدي بيشترين همسويي را با فرآيند سياسي ايالات متحده و آنچه انتظار مي رود اسرائيل مطابق با آن رفتار كند را دارد و آن مسئله، مسئله زمان است. سياست گذاران اسرائيل حمله نظامي آمريكا را به حمله اسرائيل ترجيح مي دهند چرا كه توانايي هاي آمريكا موثرتر است. اما اسرائيلي ها تحت حاكميت دولت فعلي آمريكا چنين چيزي را انتظار ندارند. بنابراين آنها از هم اكنون چشم به راه سال 2013 هستند و اميد به روي كار آمدن حاكميت جديد دارند كه به مذاق آنها سازگارتر باشد و به پيشنهادات آنها توجه بيشتري داشته باشد. اسرائيل مهمات جدلي و لابي گري خود را براي برنامه هسته اي ايران براي وقتي ذخيره مي كند كه اثر مطلوب را در پي داشته باشد، يعني چند سال ديگر. در همين حال متعادل كردن لحن هشدار دهنده منطقي است چرا كه از تبديل به چوپان دروغگو شدن اسرائيل مي كاهد و تاثير آن را براي موقعيت مناسب در آينده افزايش مي دهد.
تحليلگر آمريكا اضافه مي كند كه هر يك از اين تحليل ها مي تواند بر نظر كساني چون داگان، يعالون (معاون نخست وزير) و نتانياهو منطبق باشد.
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : ديكته مشترك موساد و سيا به دادگاه ترور رفيق حريري (خبر ويژه), ارزيابي اطلاعاتي از دنده عقب موساد مقابل برنامه هسته اي ايران (خبر ويژه), موضع جديد خاتمي جبهه اصولگرايان را متحدتر كرده است (خبر ويژه), كيهان خوشحال نباشد, پس كي خوشحال باشد؟! (خبر ويژه), اخبار ویژه و مهم کیهان, ,